آيلين آيلين ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

بهانه های زندگیم

جشن فارغ التحصيلي پسرم از مهدکودک افق

ايلياي مامان عزيز دلم                         نفسم              عمرم                هستي من   امروز هم به وجودتو نازنين افتخار کردم ...........وواقعا نمي دونم چرا بي اختيار اشک ريختم............. بي صبرانه منتظر روزي هستم که جشن فارغ التحصيلي دانشگاه ت رو بگيرم عزيزم حالا نمي دونم تو چه رشته اي.........هر چي .............هر چي باشه برام مهم نيست ...............مهم  ...
1 تير 1392

اندراتفاقات روزپدر

سلام به گلهاي زندگيم پنج شنبه اي که گذشت روز پدر بود .ويه روز پردردسر ميپرسين چرا؟؟؟الان ميگم جوجه ها چون پنج شنبه بودو من پاس شيرداشتم يکربع به دوازده از اداره زدم بيرون ؛بارون شديدي هم مي اومد.اومدم مهد دنباله شما تا باهم بريم و براي بابايي يه چيزهايي بگيريم !!!! تو فکرم بود که يه کيک خوگشل بگيرم و دوتا شاخه گل رز از طرفه شماها و براي کادو هم با خودبابايي بريم و واسش يه جفت کفش بگيريم اما...............اما........ ايليا خان شما گير دادين که از شيريني هايي که توي مهد خوردم واسه بابا بگيرم (شيريني زبون ريز )وقتي از پرسنل مهد پرسيدم گفتن شيرينها رو از قنادي يزديها گرفتن .وماهم راه افتاديم به طرف قنادي خلاصه با يه بدبخ...
21 خرداد 1392
1