گذري در زمان (ايليا به روايت تصوير)
خدا بيامرزت مامان بزرگ .....هميشه ميگفتي :عمر مثله برق و باد ميگذره ............
و حالا ميفهمم....................
انگار همين ديروز بود که يه حسي بهم گفت :يه شاهزاده ناز و خوشگل اومده توي دلم ............
يادش بخير ......اولين تجربه مادر شدن ............
هميشه اولين تجربه ها يه طعم ديگه اي دارن ؛خصوصا اينکه تجربه شيريني هم باشن و ايليا همون تجربه شيرين منه ...........
پسرم
با پا گذاشتن به زندگيم رنگ و بوي ديگه اي دادي واين حس قشنگ هيچ جوري قابل توصيف نيست عزيزم
همه چيه من شدي .....مايه آرامشم ......اميد ناميدي هام ..........تکيه گاه تنهايي هام .......
وقتي ميخوابيدي ؛ساعتها بهت زل ميزدم و باهات درد و دل ميکردم ....از آرزوهام برات ميگفتم ..........
دوست داشتم زمان زودي بگذره و تو صدام کني مامان ....زمان گذشت و تو توي هفت ماهگي با گفتن ماما....تمام دنيا رو بهم دادي
دوست داشتم زمان زودي بگذره و راه بري .....زمان گذشت و تو دقيقا 20روز مونده بود به تولدت راه رفتي
دوست داشتم زمان زودي بگذره و.....................
و زمان گذشت و گذشت و تو نازنينم هرروز واسه من عزيزتر شدي ....................
اما زمان ديگه بر نميگرده هيچ وقت .....اين قانون طبعيت عزيزم ...........
واسه همينه که دوست دارم قدر لحظه لحظه زندگيت رو بدوني که همين لحظه ها هستن که آينده تو رو مي سازن
و آينده تو ......آينده تو که باارزش ترين هستي من توي دنيا هستي واسه من خيلي مهمه
دوست دارم توي هر کاري بهترين باشي شاهزاده من
اين خصلت همه ماماناي دنياست عزيزم .........هميشه بهترينها رو واسه بچه ها شون ميخوان و منم از اين قانون مستثنا نيستم پسرم
دوست دارم هميشه در اوج ببينمت ......هميشه شاد و سرزنده و پر شور ..................
و براي رسيدن به اين هدف تمام تلاشم رو ميکنم و ميدونم روزي ميرسه که تو مايه سرافرازي من و بابا ميشي .
و اون روز ميرسه .................................
واسه ديدن عکسا .................باهم بريم به ادامه مطالب
سه روزگي شيرينم
بهمن ماه 86
اسفند 86
ايليا در انتظار حمام (اسفندماه 86)
اولين بيرون شهر پسرم(با عمو بابک رفتيم شانديز)فروردين 87
واي که عاشقتم عزيزم (تو هم عاشقه اين لثه گيرت بودي)
چيه خب ؟!!؟!؟دارم تمرين ميکنم واسه سوت زدن
اول خردادماه 87(شروع غذاي کمکي )
فداي اون چين و چروک شمکت پسملي
داريم ميريم جشن عروسي (فرهاد ؛پسرخاله بابا )اواسط خردادماه 87
هنرنمايي سحر جون ؛بعد از دراومدن ازحمام نباتم
واي ي ي ي ي عشقه مني
عاشق آب وآب بازي
گل دراومداز حموم بلبل در اومد از حموم
اينم لالايي عشقکم
خرابکاري با حبوبات عسيسم ؟!؟!؟!؟!؟!؟
پسملي با عشق وافر به جاروبرقي
بدون شرح
تولد يکسالگي
خاله آرزو و سحر جون (همسايه خونه دانشجو )که عاشق شما بودن عزيزدلم
تابستان 87يزد
ميدان امير چخماق يزد (تابستان 87)
کوچه پس کوچه هاي قديمي بزد
رستوارن ؟؟؟يزد
بدون شرح
ساحل بندرعباس
کاشان
واکنش پسري به خودتو لوس کن !!!!!!
باغ پرندگان اصفهان
ايليا خانوم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آبشارزيارت (گرگان )
بدون شرح
جاده زيباي کياسر
تولد دو سالگي عشقم بادايي داوود(کادويي دايي داوود دوچرخه بود )
نوروز 89
ن
نيشابور (خرداد89)
؟؟؟؟؟؟
يه عصردلپذيرتابستون تو خونه هاشميه درحال رسيدگي به گل و گياه
تولدسه سالگي شاهزاده ام
اولين برف بازي ايليا (زمستان 89)
بدون شرح
فروردين 89(پديده شانديز)
ويلاي شاهان دشت
همدان (تابستان 90)
نمايشگاه گل و گياه محلات
حياط خونه عموبابک (تابستان 90)
مجتمع الماس شرق (اذر90)
ايليا قاجار ميشود!!!
فروردين 91ساحل محمودآباد
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهار91...يکي از روستاهاي زيباي لاهيجان
تله کابين لاهيجان (بهار 91)