يه روز مياد.....

دختر داشتن مثل نگهداري از يه جواهر قيمتي ميمونه که هيچ وقت از مراقبت ونگهداريش خسته نمي شي

يه روز ميادکه ؛وروجک خوش ذوقت به جاي خط خطي کردن و پاره کردن دفتر نقاشي پررنگ و لعابش ؛معادلات رياضي حل بکنه!!!!

يه روز ميادکه؛شيطونک بازيگوشت بجاي بپرو بپر روي تخت ...بشينه جلوي لب تاپش و ايميل هاش رو چک بکنه!!!

يه روز ميادکه ؛دخملک کتابخونت به جاي کتابهاي مي مي ني و ني ني کوچولو...داستانهاي چند صدصفحه اي بخونه و تا چشم تو رو دور ببينه رو تختش دراز بکشه وتندتندرمانهاي عاشقونه ورق بزنه!!!!!

يه روز ميادکه ؛عسل خانومت بجاي پرت کردن گل سرها و بهم ريختن موهاش ...ساعتها جلوي آينه براي درست کردن موها و بزک و دوزکش وقت بزاره و توبهش اعتراض کني!!!!!

يه روز ميادکه ؛بجاي ديدن گريه اعتراض آميز دخملک براي نشستن توي صندلي مخصوصش تو ماشين مي بيني که نشسته پشت رول و بي توجه به وحشت تو از سرعت زيادش ؛داره به موزيک مورد علاقه اش گوش ميکنه و عينک آفتابي گرون قيمتش رو با دقت روي بينيش جابجا ميکنه!!!!!

يه روز ميادکه ؛بجاي خنديدن به شيرين زبونيهاو تکه کلامهاي قشنگش ...باهم به لطيفه هاي جديدواس ام اس هاي موبايلش مي خنديم!!!!

 و يک روز هم ميادکه درست مثه حالا ؛؛ونه شايد هم خيلي خيلي بيشتر ازحالا ؛؛دلم براي اون شيطونک بازيگوش نوپا که تازه تاتي تاتي کردن و قام قام کردن رو يادگرفته و خرابکاريهاي منحصر به فردش با اون موهاي آشفته اش و لباسهاي خيلي کوچولو با سر آستين هاي هميشه چرب و چيليش و صداي قدمهاي پرسروصداو مصممش که مثه يه جوجه اردکه فضول ...همه جا تعقيبت ميکنه ...يک دنيا تنگ شده باشه